محیا جونممحیا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

بهترین هدیه خدا

10 ماهگی

دختر قشنگم امروز 9ماهگیت تموم شد رفتی یه پله بالاتر و منو بابایی داریم بزرگتر شدنت رو با یه عالمه کار جدید و شیطنتات میبینیم خدای مهربون تورو برامون نگه داره و همیشه خنده رو لبای نازت باشه
9 ارديبهشت 1393

می نویسم برای دخترم محیا

محیا زندگی من سلام... کودکم برای تو می نویسم تا بدانی چقدر دوستت دارم! می نویسم برای فرداهایت که بدانی این روزهای قشنگ چقدر برایم زیبا و دوست داشتنی اند. فرزندم این روزها تو را دارم؛ توکه خنده های قشنگت همدم ثانیه های من شده است و نگاه های مهربانت مونس لحظه هایم . دلبندم تو باآمدنت به زندگی مان روح تازه ای بخشیدی . تو بهترین هدیه خدا هستی . با خود می گویم خدا خیلی ما را دوست دارد که چنین هدیه ای به ما داده . تو ارمغان عشق هستی! نمی دانی چقدر دوست دارم تورا در آغوش بگیرم و ببویم و ببوسمت! نمی دانی  چه حس باشکوهی است  وقتی از شیره جانم به تو می نوشانم رضایت را در چشمانت می بینم. زیبای...
8 ارديبهشت 1393

مادر

مادر یعنی زندگی   مادر یعنی عشق   مادر یعنی مهر   مادر یعنی اون فرشته ای که با اشکت ، اشک میریزه   با خنده هات می خنده   مادر یعنی اون فرشته ای که نگاهش به توئه و با هر... لبخندت ، زندگی میکنه   مادر یعنی اون فرشته ای که موهاش سفید میشه برای بزرگ کردنت و به تو میگه ؛ پیر بشی مادر ، درد و بلات به جونم... مادر یعنی اون فرشته ای که صبح که خوابی آروم میز صبحونه رو   میچینه تا وقتی بلند شدی زندگی رو لمس کنی   مادر یعنی اون فرشته ای که شبایی که غم داری یا مریضی تا صبح   بالا سرت می شینه و نگرانه   مادر یعنی اون فرشته ای ، که وقتی موقع کار میگی خسته شدم   با ای...
8 ارديبهشت 1393